۱۳۸۸ تیر ۱۵, دوشنبه

روز تابوتی

.
با یاد روشن شاملوی عزیز

امروز از آن روزهاست

که می‌شود براحتی بمیری

و گورت را گم کنی

و آب هم از آب نکان نخورد

روز بهتری

که مجبور نیستی روی دست‌ خودت بمانی

جناره‌ات را

از کوچه‌های شهر جمع کنی

و یا در مراسم ختم تازه عزیزی!

شرکت کنی

این پل که خاطره‌ی دو شهر را بهم وصل می‌کند

از حافظه‌ات پاک می‌شود

و هیچ راه‌‌ات

به هندوستان ختم نخواهد شد

امروز از آن روزهاست که

یک شعر خوب

با صدای شاملو کیف می‌دهد

خصوصآ اگر

روبروی ‌او نشسته باشی

وهیچ صدایی

سکوت گورستانی‌ات را

به هم نزند

۱۷ مارس ٫۲۰۰۷ روزویل کالیفرنیا